کاروان نورالنبی (ص)-24006
حج تمتع 94
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کاروان نورالنبی (ص) و آدرس nooronabi94.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






موضوعات مرتبط: معرفی اماکن مدینه منوره، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:حج,تمتع,94,شیراز,مدینه,مسجد پیامبر, ] [ 17:0 ] [ حجت اله سلمان پناه ] [ ]


داستانی زیبا در مورد فلسفه سفر حج، که به «حج پینه دوز» مشهور است، که واقعا می‌تواند برای بسیاری از ما درس عبرتی باشد و با روایات نیز تطابق دارد

نقل است که عالِمی بنام عبدالله ابن مبارک که در سفر حج در پای خانه کعبه بخواب رفته بود در خواب دو ملائکه را دید که از آسمان فرود آمده و شروع به صحبت کردند.

یکی از فرشته ها از دیگری پرسید میدانی امسال چند نفر به منظور حج مشرّف شده‌‌اند؟ دیگری جواب داد حدود ششصدهزار.

عبدالله ابن مبارک هم آن سال به منظور حج به مکه سفر کرده بود.

فرشته اوّلی پرسید چند نفر حجشان مورد قبول قرار گرفت؟ 

دوّمی جواب داد: هیچکدام.

عبدالله پریشان حال با خود فکر میکرد این همه جمعیّت با این همه رنج و مشقّت از کوهها و جنگلها و اقیانوسها به قصد حج عبور کردند و با این همه مخارج آمدند به حج...چطور ممکن هست که خداوند باعث این همه اتلاف وقت و سرمایه شود؟

خداوند اسراف را بر ما حرام نمود... پس چطور چنین اجازه‌‌ای می‌‌د‌‌هد؟

در همین حال شنید که فرشته دوم گفت: در دمشق یک پینه دوز پیر هست بنام علی بن الموفق که نتوانست به حج بیاید ولی خداوند بخاطر نیّت او ثواب حج بر او عنایت فرمود. نه تنها ثواب یک حج... بلکه بخاطر این یک نفر به بقیّه حجّاج هم این ثواب عنایت کرد.

وقتی عبدالله از خواب برخاست تصمیم گرفت به دمشق رفته و پینه دوز را پیدا کرده تا داستان خواب خود را برایش شرح دهد و بگوید که نیت حج او چه وزن سنگینی را به سر منزل رسانید.

چون به دمشق رسید در جستجوی پینه دوز از مردم شهر نشان می‌‌پرسید. او را به منزل محقّری راهنمائی نمودند. پس از اذن دخول و معّرفی خویش، مرد پینه دوز به هیجان آمد که عالِم مشهوری چون عبدالله ابن مبارک با او چکار دارد؟

چون عبدالله از او سئوال کرد که آیا نیّت سفر حج کرده بود، پیر مرد جواب داد برای سی سال به آرزوی چنین سفری دینار ذخیره میکردم تا بالاخره امسال اندوختهء کافی برای سفر داشتم، ولی قسمت نشد که من نیّتم را به مرحله انجام رسانم.

عبدالله در تب کنجکاوی می‌‌سوخت که چطور ثواب حج به این شخص که هرگز سفرش از مرحله نیّت فراتر نرفت عطا شد و از صدقه سر او، حج از ششصد هزار نفر زائر دیگر نیز پذیرفته شد. 

همینطور که با پینه دوز صحبت میکرد، عبدالله حس کرد که صفائی در دل پینه دوز پیر وجود دارد. 

در دیدگاه خداوند، عظمت مؤمن به مال و منال او نیست، بلکه به رفتار و کردار نیک وی و همچنین به صافی قلب اوست.

عبدالله دوباره از پیرمرد سئوال کرد چرا به حج نرفتی؟ و پینه دوز که ظاهراً نمی‌‌خواست دلیلش را بیان کند گفت: خداوند قسمت نفرمود. 

چون عبدالله اصرار ورزید، پینه دوز جواب داد: برای دیدار و خداحافظی به منزل همسایه رفته بودم. از مطبخ بوی کباب می‌‌آمد.... گرچه گرسنه نبودم، ولی فکر کردم مرا برای صرف غذا دعوت می‌‌کنند. اما حس کردم که دوست همسایه مضطرب بود و مغشوش و قصد دعوت مرا نداشت. بعد از قدری تردید همسایه گفت:

عذر می‌‌خواهم که نمی‌‌توانم شما را برای صرف شام دعوت کنم و در ادامه گفت:

ما سه روزی بود که در گرسنگی بسر میبردیم، تا اینکه من دیگر تاب و تحمّل دیدن درد گرسنگی در فرزندانم را نداشتم. از منزل در جستجوی غذا بیرون رفتم و در حال گشت لاشه الاغی مرده را دیدم. مقداری از گوشتش را بریده و از همسرم خواستم که قدری غذا برای بچّه ها آماده کند. بر ما این غذا در این حالت اضطرار حلال است ولی بر شما حلال نیست. بخاطر همین ما از دعوت شما معذوریم، ما را عفو کنید.

پینه دوز در حالیکه اشک از چشمانش روان بود ادامه داد که چون چنین شنیدم، به خانه بازگشته و اندوختهء سه هزار دیناری خود را که با گرسنگی و زجر بعد از سالها برای سفر حج پس انداز کرده بودم برای همسایه برده و به او دادم، زیرا حس کردم کمک به همسایه در این وضعیّت از سفر حج من در این دوران سختی مهم تر بود.

عبدالله ابن مبارک که از شنیدن این ماجرا سخت متاثّر شده بود، با هیجان زیاد داستان خواب خود را برای پینه دوز تعریف کرد.


موضوعات مرتبط: داستان و روایات، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:حج,تمتع,94,شیراز,داستان,حج, ] [ 16:48 ] [ حجت اله سلمان پناه ] [ ]


موضوعات مرتبط: معرفی اماکن مکه مکرمه، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:کاروان نور النبی (ص),حج تمتع 94,شیراز,فارس,حج,کعبه,مکه,مدینه,جلسات کاروان,مذهبی, ] [ 15:56 ] [ حجت اله سلمان پناه ] [ ]

كه به وسيله امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ از قول رسول خدا نقل شده،

«انّه نظر الى قطار جمال للحجيج فقال: لا ترفع خفّاً الا كُتبت لهم حسنة، و لا تضع خفاً الا محيت عنهم سيّئة و اذا قضوا مناسكهم قيل لهم بنيتم بناءً فلا تهدموه، و كفيتم ما مضى فاحسنوا فيما تستقبلون.»(3)

رسول الهى به قطارى از شتران كه حاجيان را براى زيارت خانه خدا مى برد، نظر فرمودند و گفتند: قدمى بر نمى دارند مگر اين كه براى آنان حسنه اى ثبت و گناهى محو مى شود، چون از مناسك فارغ شدند و اداى مسؤوليت را به پايان بردند به آنان اعلام شود، بنايى را بنا كرديد، آن را خراب نكنيد، و آنچه بر شما گذشت شما را كفايت كرد، براى آينده خود به نيكى كردن و انجام عمل صالح و طاعت و عبادت برخيزيد.


موضوعات مرتبط: داستان و روایات، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:روایات, ] [ 15:50 ] [ حجت اله سلمان پناه ] [ ]

مولاى متقيان، امير مؤمنان، در پايان خطبه اوّل نهج البلاغه مى فرمايد:

«وَفَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ، الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَْنَامِ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الأَنْعَامِ، وَيَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ وَجَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلاَمَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَإِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ، وَاخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ وَصَدَّقُوا كَلِمَتَهُ وَوَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ وَتَشَبَّهُوا بِمَلاَئِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ، يُحْزِرُونَ الاَْرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ، وَيَتَبَادَرُونَ عِنْدَ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ، جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى لِلاِْسْلاَمِ عَلَماً، وَلِلْعَائِذِينَ حَرَماً، فَرَضَ حَقَّهُ وَأَوْجَبَ حَجَّهُ، وَكَتَبَ عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ: (وَللهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ).»(4)

«پروردگار مهربان زيارت بيت الحرامش را بر شما فريضه قرار داد و آن را قبله گاه مردم نمود. زيارت كنندگان در آنجا وارد مى شوند و براى يافتن بهره معنوى ازدحام مى كنند; مانند ازدحام چهارپايان تشنه در كنار چشمه آب! و آمدن به آن مكان مقدّس را مشتاقند، همانند اشتياق كبوتران به طرف آشيانه خود، آن وجود منزّه و پاك آن جايگاه عالى را براى تواضع بندگان در برابر بزرگى و عظمتش، و تصديقشان به عزّت و قدرتش نشانه و علامت قرار داد. از ميان مردمان، شنوندگانِ فرمانش را انتخاب فرمود. آنان دعوتش را براى زيارت خانه كعبه اجابت كردند و فرمانش را گردن تصديق نهادند و در جايگاه پيامبران براى عبادت وبندگى ايستادند و خود را به فرشتگان طواف كننده عرش شبيه نمودند، در تجارت بندگى سود فراوان بدست آورده، به موقف آمرزش و مغفرتش از هم سبقت مى گيرند.

حضرت حق آن خانه را نشانه و علامت اسلام و پناهگاه پناهندگان قرار داد و زيارت آن محل با عظمت را واجب فرمود و احترام نهادن به كعبه را بر بندگانش لازم دانست و رفتن به آنجا را دستور داد پس در قرآن مجيد فرمود: زيارت بيت الله الحرام حق خداوند بزرگ بر مردم است; مردمى كه برخوردار از استطاعتند و هر كه اين نعمت عظيم الهى را ناسپاسى كند، به حضرت حق زيانى وارد نكند كه خداى تعالى از تمام جهانيان بى نياز است.»

4- نهج البلاغه، خطبه اوّل; وسائل الشيعه، ج8، ص


موضوعات مرتبط: داستان و روایات، ،
برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:حج,تمتع,94,شیراز,توصیه,امیر مومنان,, ] [ 15:48 ] [ حجت اله سلمان پناه ] [ ]

.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

کاروان نورالنبی (ص) حج تمتع 1394 استان فارس - مدیر کاروان حجت اله سلمان پناه
آرشيو مطالب
شهريور 1394
مرداد 1394 تير 1394 بهمن 1393
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 83
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 90
بازدید ماه : 90
بازدید کل : 2755
تعداد مطالب : 49
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1